تور سوریه
پَته، نقوش فلسفیٍ سرپنجه زنان کرمان
تهران- ایرنا- هزاران هزار بار، انگشتان زنان کرمانی باید سوزن را بر شال بزند تا با نخهای رنگارنگ، طرحهای بته جقه، درخت زندگی، قهر و آشتی، سرو، ترنج و دهها طرح دارای معنا و مفهوم فلسفی روی پارچه پدیدار و سوزندوزیهایی خیرهکننده خلق شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، پتهدوزی یکی از زیباترین و قدیمیترین سوزندوزیهای سنتی ایران است که در تاریخ گذشته فرهنگی کرمان ریشه عمیقی دارد به طوری که در جهیزیه دختران کرمانی باید پته وجود داشته باشد، حتی شده یک تکه کوچک.
از دیدن پتههای برجای مانده از دوران صفویه و زندیه در پوست خود نمیگنجم، نمیدانم دلیلش را، اما به طرز عجیبی، شعف تمام وجودم را فرا میگیرد. چطور میتوانیم این هنر بینظیر را فراموش کنیم و اجازه دهیم رکود آن را در خود ببلعد، با خود فکر میکنم مگر میتوان این هنر را به فراموشی سپرد.
بیشترین استفاده پته در کرمان به عنوان بخشی از جهیزیه عروس بود. قدیمترها اینگونه بود که بعد از ظهرها خانمهای محل اعم از مادرها و دخترها دور هم جمع میشدند و شروع به دوختن پته میکردند تا جهاز دخترشان کامل باشد.
در قدیم، برای جهیزیه دختران و هنگام بردن عروس به حمام از بقچه و سوزنی استفاده میکردند و لباس داماد را در بقچه میگذاشتند و البته پرده از دیگر مصارف پته بود، زیرا کرمان سرزمینی خشک و کویری است و اختلاف درجه دمای شب و روز آن زیاد است و شبهای سرد دارد و چون در قدیم وسایل گرمازا مانند امروز نبوده است، به همین سبب از پرده پته برای جلوگیری از سرما استفاده میکردند.
هنر پتهدوزی، پیشینه مشخصی ندارد و هر یک از پژوهشگران پیدایی آن را به دورانی از تاریخ نسبت میدهند اما طبق یافتهها و تحقیقات، پتهدوزی در دوران صفویه در کرمان رایج بوده و به اوج خود رسیده است، این را منابعی همچون سفرنامه شاردن عنوان میکنند.
عدهای نیز این هنر را مختص به زمان نادرشاه افشار دانستهاند، هرچند معتقد بودند که از خیلی قبل، پته در کرمان رواج داشته است.
امروزه نیز پته اغلب در کرمان تهیه میشود و دوخت آن در تمام شهرستانها و روستاهای استان رایج است. از جمله کاربرد دستدوختهای پته امروز میتوان به بقچه، سوزنی، پشتی، جانماز، سرمهدان، جلد قرآن، روبالشی، زیرگلدانی، پرده، رومیزی، روکرسی، رویه کفش و دمپایی، کیفدستی، زیرلیوانی و روکش جعبه دستمال کاغذی اشاره کرد.
پته شامل شال (عریض) و نخ است که سالهای دور شالش از کشمیر هند میآمد و نخ پته هم نخ گلابتون بود که آن هم از هند وارد میشد. شال کشمیر یک پارچه نازک و ظریف بود که طرح را روی آن پیاده میکردند و با نخ گلابتون آن را میدوختند اما امروزه عواملی همچون کمبود مواد اولیه مرغوب، نگاه کاسبکارانه به پته کرمان و ورود افراد نا بلد به عرصه دوخت پته، رونق این هنر را با مشکل مواجه کرده است.
هم شال و هم نخ پته به قدری ظریف است که فقط با دستگاههای بافندگی دستی قابل ریسیدن، بافتن و تولید است، چرا که دستگاههای ماشینی قادر به تولید این ظرافت نیست.
پتهها در دوران صفویه و زندیه به قدری ظرافت داشتند که وقتی به این آثار نفیس برجای مانده مینگرید، به قدری حیرتزده میشوید که این سوال به ذهنتان میرسد که چگونه نقوش به این ظرافت و ریزی، با نخهای ظریف دوخته شده است.
اما امروزه پتهها شکل دیگری به خود گرفته است، دیگر از آن ظرافت و ریز بودن نقوش خبری نیست، به همان دلایل که ذکر شد، نبود مواد اولیه مرغوب و ورود افراد نابلد به عرصه دوخت که در نتیجه آن کل پارچه پُر میشود از نقشهای شلوغ و درهم برهم که دیگر نمیتوان نام آن را پته گذاشت.
یکی از معروفترین پتهها، روپوش مقبره شاه نعمتالله ولی در ماهان کرمان است که یکی از پُرکارترین پتههای تولید شده در ایران بوده و سال 1285 هجری قمری توسط 16 زن کرمانی طی دو سال دوخته شده است. این پته بر پارچهای به طول 335 متر و عرض 210 سانتیمتر دوخته شده و نمونه بسیار برجستهای از ذوق و هنر زنان کرمانی است.
در همین رابطه با دو تن از استادکاران بنام هنر پتهدوزی کشور«فاطمه سیدی» و «شهین ابراهیمزاده پزشکی» که پژوهشهای بسیاری در زمینه پتهدوزی کرمان انجام دادهاند، به گفتوگو نشستیم، که در پی میآید:
شهین ابراهیمزاده پزشکی که به همراه فاطمه سیدی هفته گذشته نمایشگاهی از پتهدوزی کرمان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری برپا کرده بودند، میگوید: پته بخشی از زندگی و فرهنگ مردم کرمان است که هنری صرفا تزیینی نبوده و نماد فرهنگی این شهر به شمار میرود.
وی با بیان اینکه در گذشته هر کدام از شهرهای ایران به یک نوع هنر دوخت و رو دوزی شهره بوده است، اظهار داشت: سوزندوزی ممقان تبریز، قلابدوزی اصفهان، گلابتوندوزی خوزستان، بلوچدوزی سیستان و بلوچستان و قلابدوزی مشهد از جمله این رودوزیهاست که در کرمان پتهدوزی مرسوم بوده است.
این پژوهشگر پتهدوزی اضافه کرد: در گذشته وقتی فردی از شهری به شهر دیگر مهاجرت میکرد، میشد از پردههای خانهاش، تشخیص داد این فرد کُرد، تُرک، بلوچ، کرمانی، خراسانی یا اهل هر شهر دیگری است، در واقع پردهها نمایشگر هویت افرادی بود که در آن خانه زندگی میکردند و پردههای پتهدوزی یکی از دستآفریدههای زنان هنرمند کرمانی بود در مسیر ورود به خانه میآویختند.
او ادامه داد: هنوز هم خانوادههای اصیل که دوست دارند هویت و اصالت خود را حفظ کنند از پردههای خارجی استفاده نمیکنند بلکه پنلهای پتهدوزی شده را به عنوان پرده در منزل خود میآویزند.
ابراهیمزاده که هنرمند پتهدوزی نیز هست، گفت: در کرمان رسم است هرچقدر تعداد قطعات پته در جهیزیه عروس بیشتر باشد نشاندهنده اصالت و ثروت آن خانواده است چرا که پته جایگاه ویژهای بین مردم کرمان داشته و این دیدگاه امروز هم وجود دارد.
به گفته وی، امروزه هم بسیاری از مردم کرمان، هنگام ازدواج دخترشان، حتما مقید هستند قطعاتی پته را به عنوان جهاز به او بدهند؛ مانند رولحافی، رومیزی، کوسن، رومبلی. در گذشته پته نشاندهنده جایگاه اجتماعی رفیع یک خانواده بود و پتهها برای دختر سرمایه محسوب میشد و به عنوان مثال میتوانست با گرو گذاشتن یک شال پته، پولی قرض بگیرد و پس از رفع مشکل، پته را از رهن درآورد.
وی با بیان اینکه به همراه فاطمه سیدی به دنبال احیای دوختهای گذشته کرمان است، گفت: ما میخواهیم به گذشته رجوع کنیم و بگوییم که آنچه اکنون در بازار و دست زنان میبینیم، کار اشتباهی است و پته نیست. اکنون نقوش و تکنیکهای دوخت به شدت به بیراهه رفته است و ما قصد داریم به افرادی که آموزش میدهند و تولید میکنند، این دید را بدهیم که اگر میخواهند این هنر را ترویج و به نسل آینده منتقل کنند، آن را به شیوه صحیحتر ارائه کنند.
پژوهشگر پتهدوزی افزود: ما با دوخت و بازآفرینی برخی از نمونههای دوران زندیه، بر آن شدیم تا او را در این مسیر تنها نگذاریم.
ابراهیمزاده اظهار داشت: پتهدوزی به دوران پیش از صفویه بازمیگردد ولی چون نمونهای
از دوران قبل نداریم، نمیتوانیم به طور مشخص بگوییم پته از کدام دوره در کرمان رواج یافته است. اما آنچه در سفرنامهها میخوانیم این است که در دوران صفویه، منطقه کرمان که آن زمان ایالت بزرگی بود و دامنه آن حتی به خوزستان نیز میرسید، زنان هنرمندی بودند که سوزندوزیهای بسیار ظریف، چشمگیر و خیرهکننده ارائه میدادند که پته نام داشت.
استادکار پتهدوزی گفت: بر همین اساس، وقتی پژوهشهای خانم سیدی را دیدم در کار پژوهشی به او کمک کردم، ما سعی کردیم نمونهها و نقوش گذشته را بازآفرینی کنیم و آنها را از رفتن به قهقهرا نجات دهیم.
**چیزی که اکنون رواج دارد، پته نیست
ابراهیمزاده با بیان اینکه امروزه هنر پته، دارای نقوش کاملا متفاوت شده است، گفت: تکنیکهای دوخت به سمتی سوق یافته که چندان به هنر پته مرتبط نیست و بیشتر از رنگهای مرده استفاده کرده و علاقهمندان را ترغیب میکنند که فقط از هشت رنگ استفاده کنند و دیگر هیچ رنگی نباشد در حالی که با بررسی پتههای قدیمی، میبینیم که آنها دارای طیف گستردهای از رنگ هستند.
وی ادامه داد: باید این روند بتواند بهینهسازی شود با توجه به انرژی موجود و همتی که در حال انجام است و بسیاری که معتقدند استادند و این هنر را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند، به همین سبب ما نیز اقداماتی برای برگزاری نمایشگاه پته در سازمان میراث فرهنگی انجام دادیم.
پژوهشگر پته ادامه داد: وقتی پتههای قدیمی دوران صفویه، زندیه و افشاریه، پهلوی اول و دوم و دوره معاصر را بررسی میکنیم، میبینیم که در دوره معاصر هم نقوش تغییر کرده و هم دوختها متفاوت شده است.
** پَته را باید از ورطه سقوط نجات داد
وی افزود: در دوره معاصر نقوش بیش از حد درشت شده است، در حالی که نقوش پته در گذشته ظرافت و معنا داشت و فلسفی بود اما امروزه با درهم کردن نقوش و ترکیب غیرواقعی و غیراصولی نقوش به یکدیگر، چیزی به وجود آمده که دیگر پته نیست، انگار هویت دیگری دارد و نمیتوان استدلال کرد که ریشه این دوختها قدیمی است.
استاد پتهدوزی ادامه داد: ما میخواهیم در این مقطع حرکتی انجام دهیم که منجر به بهینهسازی پته و نجات هنر پتهدوزی کرمان از ورطه سقوط شود.
پژوهشگر و هنرمند دوختهای سنتی ایران با اشاره به صادرات وسیع پته به همراه فرش ایرانی گفت: تمام فروشگاههای خارج از کشور که فرش ایرانی را میخرند، پته را به مثابه یک قالیچه یا فرش قیمتگذاری کرده و عرضه میکنند. در واقع وقتی تمام زمینه از دوخت پته پُر میشود، سطحی را به وجود میآورد که از نظر قیمتی کمتر از یک قالیچه نیست.
به گفته وی، پته همچون قالیچه که قیمتهای مختلفی دارد، دارای رده بندی است، به عنوان مثال پته دوخت درجه یک و دو داریم و مواد هم شامل درجه یک، دو و سه است بنابراین قیمت محصول تولید شده از این ویژگیها به دست میآید.
ابراهیمزاده ادامه داد: حرف ما این است که وقتی این توان و ظرفیت در کشور وجود دارد، تولیدکنندههای خود را باید به سمتی سوق دهیم که بتوانند شال کشمیری که وارد کشور میشود و ارز بسیاری خارج میکند، خودمان تولید کنیم، نخ آن را تولید کرده و رنگآمیزی گیاهی آن را خودمان انجام دهیم، مگر ما رنگرز سنتی نداشتیم؟
وی ادامه داد: یک بار خانمی میگفت ماهها وقت گذاشته و پته بزرگی دوخته است اما پس از شستن رنگها به عم ریخته است. نخ آن را نیز از جایی خریداری کرده که مارک معروفی بوده و تبلیغات خوبی هم داشته است. موضوع این است وقتی نخ از دیگ رنگرزی بیرون میآید باید به آن تثبیتکننده بزنند اما به خاطر سودجویی و به دلیل اینکه مواد تثبیتکننده گران است، از آن استفاده نمیکنند و اینگونه میشود که هنرمند 6 ماه و یک سال برای تولید پته چشم خود را به پارچه میدوزد اما پس از شستن، رنگ نخها به هم میریزد.
** نبود مواد اولیه مرغوب، پته را از هنر اصلی دور کرده است
«فاطمه سیدی» دیگر پژوهشگر دوختهای سنتی که یک سال و نیم در مورد پتهدوزی در دوران زندیه تحقیق کرده است نیز به خبرنگار ایرنا میگوید: ما تلاش میکنیم پته را کاربردیتر کنیم، مانند روی کیف، جعبه یا وسایل مختلف امروزی.
وی با بیان اینکه مشابه پته شاه نعمت الله ولی را در حال دوخت هستند، افزود: تنها مشکل هنرمندان پتهدوزی نبودِ مواد اولیه مرغوب است به همین دلیل نقوش به این درشتی و نخها ضخیم است، ما مشکل دوخت نداریم و قادر به انجام هر دوختی هستیم اما شاید بتوان گفت نبودِ مواد اولیه مناسب باعث شده اکنون این هنر با گذشته خود فاصله بگیرد.
سیدی توضیح داد: در هنر پته، به پارچهای که روی آن دوخته میشود، شال یا عریض میگویند، نخهای مورد استفاده برای دوخت نیز پشمی است، البته در دورههای مختلف متفاوت بود و گاهی اوقات از نخهای ابریشمی برای پادشاهان استفاده میشد اما اصل آن نخ پشمی بوده است.
این هنرمند دوختهای سنتی ادامه داد: یکی از قدیمیترین پتههای برجای مانده مربوط به دوره صفویه در کاخ نیاوران است، این پته نفیس دارای 4 رنگ است و من مشابه این پته را در حال دوخت هستم اما نتوانستم نخ طلا و برخی مواد آن را پیدا کنم.
سیدی ادامه داد: در گذشته نفیسترین شالها از کشمیر تهیه میشد اما اکنون مواد اولیه را از اروگوئه یا استرالیا تهیه کنیم زیرا پشم ایران زبر است و لطیف نیست.
وی توضیح داد: به همین دلیل و وجود پشمهای زبر در کشور، نمره نخی که در بازار موجود است به 20 رسیده است، در حالی که در گذشته نخهای پته نمره 48 و بسیار ظریف بود. من کیفی از دوران قاجار را احیا کردم که نخ آن دارای نمره 48 است اما این مواد اولیه در دسترس همگان نیست و ما آن را از کشمیر وارد کردیم هم شال و هم نخ پته که بسیار لطیف و ظریف است.
به گفته وی، یکی از ویژگیهای شال کشمیر این است که در کارگاههای دستی و به شیوه های سنتی تولید میشود، زیرا شال پته را نمیتوان با دستگاههای ماشینی تولید کرد چرا که نخ ها به قدری ظریف است که با دستگاه ماشینی پاره میشود.
این پژوهشگر گفت: در واقع نخ شال و نخ پته از یک جنس است، با همان نخی که شال بافته میشود، همان نخ رنگرزی شده و نخهای ظریف برای پته تولید میشود.
**بقچهای پُر از طرح
وی ادامه داد: دوختهای اصلی پته اینگونه بود که فضای شال، باز بود اما اکنون یک بقچه پر از طرح است و هیچ جای خالی ندارد.
این هنرمند دوختهای سنتی، نمونه یک پته ظریف را نشان داد و گفت: در گذشته پته دارای یک بته جقه و یک شمسه بود و طرحهای آن پُر نبود. بقچه های حمام در وسط پارچه شمسه نداشت چرا که عروس پس از حمام روی این بقچه مینشست و شمسه بسیار مقدس و نمادی از آب، آتش، باد و خاک بود، به همین دلیل بقچه حمام بدون شمسه دوخته میشد.
سیدی با بیان اینکه اکثر پتهها دارای بته زندگی یا بته جقه یا سرو بودند، توضیح داد: ایران مملو از درختهای سرو چند هزار ساله به ویژه در رایِن کرمان است، به همین دلیل سرو یکی از طرحهای پته بود، شمسه نشانه خورشید و سرو نشانه ایستادگی و استقامت بود و هر کدام از این بته جقهها معنای خاص خود را دارد، بته جقه کشیده، خمیده، مادر و فرزند، قهر و آشتی.
وی توضیح داد: بته جقهای که یکی بزرگ و یکی کوچک بود را نشانه عظمت خدا و بته جقه کوچک را نشانه انسان میدانستند که سرش به پایین است و حاوی این پیام بود که اگر اوج گرفتی حواست به انسانیتت باشد، در غیر این صورت سقوط خواهی کرد.
پژوهشگر پتهدوزی با بیان اینکه اکثر بته جقهها دارای گل هستند، اضافه کرد: گل لوتوس، هشت پَر، 10 پَر و 12 پَر و چون نخها ظریف بود گلهای 12 پَر را به زیبایی میدوختند اما اکنون با نخهای ضخیم نمره 20 نمیتوان این طرحها را دوخت.
پژوهشگر پتهدوزی ادامه داد: زنان ایرانی بسیار هنرمند بودند و بیشترین هدف ما این است که پتهدوزی به اصل خود بازگردد و یا حداقل به اواخر قاجار نزدیک شود.
وی ادامه داد: وقتی مادرم میخواست مرا راهی خانه بخت کند، به من مس و پته داد که در کرمان اهمیت بسیاری دارد، در جهاز دختران کرمانی اتاقی به نام اتاق پته وجود دارد که مادر عروس قطعاتی پته به دخترش جهاز میدهد و امروز نیز این رسم پته جهیزیه دادن در کرمان پابرجاست.
گزارش: زهرا امیری